It Doesn't Always Have to End Morally: "Beach Villa" Movie Review
The era of classic heroes like Qeisar and Haj Kazem is over. This might upset some, but classic cinema heroes no longer hold a special place in today's world. Characters in modern cinema aren't purely black or white; they are a blend of both, often referred to as grey. Whether we can even call the characters in a film "heroes" is not the focus of this article. Today, we're here to provide a brief review of Kianoush Ayari's latest film, "Beach Villa" which was also written and edited by the director himself.
"Beach Villa" movie follows a linear narrative about a rural family. The head of this family, Younes (played by Pejman Jamshidi), is tasked with caretaking a villa for six months while its owner is abroad. Younes decides to bring his own family to the villa, including his brother-in-law (played by Reza Attaran), who is in desperate need of 200 million tomans.
By this point in the story, we can guess what will happen next. However, the main issue is that the film concludes with an ending that is neither didactic nor moral. In my opinion, Iranian cinema needs this kind of thinking—it doesn't always have to end morally. I remember watching Masoud Dehnamaki's film "Prisoners" out of curiosity a few years ago. The ending was foolish. Although it's been over five years since Dehnamaki made that film, unfortunately, such styles of filmmaking are still prevalent in Iran, where directors believe the film must have a moral ending.
As mentioned, "Beach Villa" was somewhat different, presenting a more realistic ending. It doesn’t imply that immoral actions necessarily lead to ruin and destruction. This was the film’s greatest strength. Additionally, Reza Attaran's clever and engaging performance was a highlight. But let’s be honest, the film was labeled as a comedy, yet it didn't have many humorous scenes, except for a few where Attaran's masterful acting shone. In terms of character development, the film was lacking. Except for Younes and his brother-in-law Farrokh, the other characters were quite simple and predictable in their reactions to various challenges. Even Younes's character wasn't particularly complex; he was strict and moralistic, which was in direct contrast to Farrokh. This suggests that Kianoush Ayari didn’t fully invest in the film, perhaps making it primarily for financial reasons to recover from the losses of his previously banned films.
Regarding the cinematography, apart from the beginning and ending shots taken with a drone, it was very ordinary. The performances of Rima Raminfar and her children were artificial and weak, and Pejman Jamshidi's acting was also underwhelming. Without Reza Attaran, the film would not have been worth watching. We already discussed the predictable script, except for its unique ending, which I found valuable.
Ultimately, the "Beach Villa" movie grossed around 64 billion tomans, likely compensating for the director's financial losses. This raises several questions: Firstly, why would a director feel compelled to make such a film that attracts criticism? Secondly, did the director of the brilliant movie "The Paternal House" do the right thing by making a film solely for financial gain? My answer is that it doesn’t always have to end morally.
Shayan Iroomloo Tabrizi
همیشه نباید اخلاقی تمام شود: نقد فیلم «ویلای ساحلی»
دیگر دورهی قیصر ها، حاج کاظم ها و قهرمانان کلاسیک به سر رسیده، شاید به برخی بر بخورد که این را می گویم اما قهرمانان کلاسیک سینما در دنیای امروز جایگاه خاصی دیگر ندارند. زیرا دیگر شخصیت ها در دنیای سینمای امروز سفید و سیاه نیستند، بلکه ترکیبی از سفید و سیاهاند و اصطلاحا خاکستری اند. حال اینکه بتوان اسم کارکتر های یک فیلم را قهرمان گذاشت یا خیر در این مقاله جای ندارد. صرفا امروز در این مقاله می خواهیم نقد کوتاهی بر فیلم اخیر کیانوش عیاری بزنیم که اتفاقا فیلمنامه و تدوین فیلم نیز با خود کارگردان بود، یعنی فیلم « ویلای ساحلی».
فیلم «ویلای ساحلی» روایت خطی از داستان یک خانوادهی روستایی است که سرپرست این خانواده یعنی یونس( پژمان جمشیدی) به عنوان سرایدار یک ویلا قرار است برای 6 ماه از ویلایی که صاحبش به خارج از کشور می رود، نگهداری کند که در این میان یونس خانواده خود را به این ویلا دعوت می کند، که یکی از این افراد برادر زنش( رضا عطاران) است که نیاز شدیدی به 200 میلیون پول دارد.
خب، ما تا همینجای داستان هم میتوانیم حدث بزنیم که در ادامه چه خواهد شد، اما مسئله اصلی این است که ما در این فیلم با پایانی رو به رو میشویم که اصطلاحا آموزنده یا اخلاقی نیست، که به نظر من سینمای ایران نیاز به همین تفکر دارد که همیشه نباید اخلاقی تمام شود. یادم است چند سال پیش از روی کنجکاوی یکی از فیلم های مسعود دهنمکی را به اسم «زندانیان» نگاه میکردم که در انتهای فیلم با صحنهای مضهک رو به رو شدم، از ساخت آن فیلم شاید 5 سال بیشتر توسط دهنمکی نمیگذرد اما متاسفانه این گونه استایل های فیلمسازی در ایران هنوز زیادند که کارگردانانشان معتقدند که باید فیلم پایانی آموزنده داشته باشد.
همانطور که گفته شد فیلم« ویلای ساحلی» کمی متفاوت بود و با پایانی واقعی تر بیننده را رو به رو می کند. پایانی که نمی گوید کار غیر اخلاقی نتیجه اش تباهی و نابودی است. این مهمترین نقطه قوت فیلم بود، همچنین بازی زیرکانه و جذاب رضا عطاران از نقاط قوت این فیلم بود. اما بیایید باهم صادق باشیم این فیلم صرفا اسمش کمدی بود، چون صحنه های خنده دار زیادی نداشت به غیر از بعضی صحنه ها که باز هم رضا عطاران استادانه نقش آفرینی می کرد. در مورد شخصیت پردازی نیز، این فیلم شخصیت پردازی چنان خوبی نداشت. یعنی به غیر از شخصیت یونس و برادر زنش فرخ، بازیگران دیگر شخصیت های کاملا ساده ای داشتند که بسیار راحت میتوانستیم حدس بزنیم واکنش هر شخصیت در مقابل چالش های مختلف چه خواهد بود. در واقع در شخصیت پردازی یونس در فیلم نیز آنچنان پیچیده نبود زیرا یونس دو مشخصه اصلی داشت که دقیقا در تضاد فرخ بود؛ انسانی سخت گیر و اخلاق مدار. این کاملا نشان میدهد اصطلاحا کیانوش عیاری دل به کار نداده و به قول خودش صرفا برای فروش و جبران ضررهای متعدد مالی ناشی از توقیف فیلمهای قبلیاش، این فیلم را ساخته است.
در مورد فیلمبرداری میتوان گفت، فیلمبرداری به غیر از آغاز و پایان فیلم که از هلی شات استفاده شده بود، فیلمبرداری بسیار معمولی داشت. بازی ریما رامینفر و فرزندانش بسیار تصنعی و ضعیف بود، البته بازی پژمان جمشیدی نیز تعریفی نداشت. یعنی شاید اگر رضا عطاران را از این فیلم حذف میکردیم، ارزش دیدن نداشت. در مورد فیلمنامهی قابل پیشبینی هم صحبت کردیم.( البته به غیر از پایان متفاوتش که برای من ارزشمند بود)
در هر حال فیلم «ویلای ساحلی» پرونده خود را با حدود 64 میلیارد تومان بست و احتمالا ضرر های جناب کارگردان تا حدود بسیاری جبران شد. حالا سوالات زیادی پیش میآید که اولا چرا باید یک کارگردان مجبور شود چنین فیلمی بسازد که صدای منتقدان را در بیاورد؟ و دوم اینکه، کارگردانی که فیلم درخشان « خانه پدری» را ساخت و با این سابقهی خوب از فیلمسازی آیا کاری اخلاقی یا درست انجام داده است که فقط به خاطر پول برای مردم فیلم ساخته است؟ من پاسخ میدهم: همیشه نباید اخلاقی تمام شود.
شایان آیرملو تبریزی