آب دوغ خیاری: نقد فیلم "قلهک" اثر مصطفی شایسته
به لطف افزایش بینندگان کم توقع هر سال تعداد فیلم هایی که ارزش دیدن ندارند بیشتر میشود. فیلم «قلهک» از این دست فیلم ها بود که امسال روی پرده سینماهای ایران رفت و با ۴ میلیارد فروش پرونده خود را بست. در ادامه نقد و بررسی کوتاه از فیلم بسیار ضعیف «قلهک» خواهیم داشت.
مصطفی شایسته که او را با عنوان تهیه کننده فیلم های؛ «تختی»، «کنعان» و «بی پولی» میشناسیم، در چهارمین فیلم خود به عنوان کارگردان اصلا به لحاظ فنی و سینمایی خوب عمل نکرد و اگر جایزهی بدترین فیلم امسال سینمای ایران را میخواستیم اهدا کنیم بی شک یکی از نامزد های دریافت جایزه به فیلم «قلهک»، مصطفی شایسته میرسید.
بازیگران فیلم «قلهک» را؛ هادی کاظمی، نیما شعباننژاد، گوهر خیراندیش، هدیه بازوند، نسرین نصرتی و علی استادی تشکیل دادند که به جرعت هیچ کدام حتی بازی قابل قبولی هم نداشتند. حتی داستان به قدری آب دوغ خیاری بود که در طی فیلم فقط منتظر پایان فیلم بودم.

داستان فیلم «قلهک» در مورد زندگی سه زوج ایرانی در یک مجتمع مسکونی در شمال تهران(محله قلهک) است. در کنار این سه زوج، دختری جوان که از خارج کشور( کانادا) بازگشته و همسایه آنهاست، و همچنین سرایدار مجتمع، همه درگیر ماجرایی عجیب میشوند. روایت فیلم «قلهک» مسیر جذابی برای تعریف ندارد، یک نوزاد همراه یک نامه جلوی ساختمان مسکونی پیدا میشود و تمام همسایه ها در تلاش اند که نوزاد را گردن هم بیاندازند. یعنی زن ها به همسرانشان شک میکنند و همین باعث میشود مردها یکدیگر را رسوا کنند و کودک را گردن دیگری بیاندازند.
در فیلم «قلهک» جنسیت زدگی به وضوح آشکار است به گونه ای که تمام زن ها را فرشتهگان بی گناهی نشان داده که گیر شیاطینی به نام مردها افتادهاند که شخصیت های دروغگو و فریب کاری هستند، که سر همسرانشان شیره میمالند و به آن ها دروغ میگویند و خیانت میکنند. این افراطیگری فیلم را دوچندان ضعیف و مضحک کرده است.
اما کاش مشکل فقط از داستان فیلم «قلهک» و بازی های پیش پا افتاده بازیگران آن بود. از لحاظ فنی این فیلم انقدر بد بود که جای صحبت نمیگذارد. فیلمبرداری فیلم شبیه فیلمبرداری با گوشی موبایل است و انگار مستند موبایلی تماشا میکنید. فرشاد گلسفیدی به عنوان فیلمبردار و کاوه ایمانی به عنوان تدوینگر نیز بسیار ضعیف عمل کردند که این فیلم بتواند عملکرد ضعیفش را هر چه بهتر نشان دهد.

در نهایت این مفهوم که فیلم کمدی صرفا به منظور خنداندن است کاملا غلط و غیر حرفهای است. مفاهیم و مسائل اجتماعی باید به گونه ای در فیلم کمدی نشان داده شوند که تحت چهارچوب فنی و نگاه سینمایی قرار بگیرند. اینکه صرفا یک فیلم بخواهد با چند شوخی مخاطب را بخنداند در صورتی که محتوای انتقال دهنده و و چهارچوب فیلمی نداشته باشد، از نگاه سینمایی کاملا غیر حرفهای است.
امید است روزی فیلم های کمدی جایگاه خود را دوباره پیدا کنند و فیلمسازها سعی کنند به جای استفاده صرف از شوخی های جنسی و مفاهیم جنسیت زده، فیلم های درست بسازند.
شایان آیرملو تبریزی